ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سکس با شکیبا

من فقط 14 سال داشتم که با یکی از همسایه های مون آشنا شدم. دختری بود به نام شکیبا 20 سال داشت. قد بلند آبروی کمند، چشمان گشاد و کشیده من تازه بالغ شده بودم و همش از دوستانم فیلم سوپر میگرفتم و نگاه میکردم. شکیبا خانم همیش از من تقاضا میکرد که براش عکس های سوپر بیارم. خوب روزی دیدم داره میره حمام من هم که خیلی شهوتم اومده بود رفتم و تعقیبش کردم. در ورودی حمام سوراخی بود خواستم از اونجا نگاش کنم. خوب اول لباساشو در اورد بعد شروع به دوش گرفتن کرد که جناب مهران کوچولو داشت منو اذیت میکرد خوب داشتم نگاه میکردم که دیدم تو حمام دراز کشیده و جناب محترم کوووووس را نازمیکنه.اونهم با کف پا خودش داره حال میکنه دلم میخاست برم تو ولی جرات نکردم.البته توی یک خونه با هم زندگی میکردیم بعدش من روزهایکه حمام میرفت پیدا و تعقیب میکردم. البته از شانس کیر صاحب ما پدرش توی یک شهر دیگر کار میکرد. یک شب مادر مهربانش امد و از مادر مهربان خواهش کرد که بعد از امشب مهران بیاد با ما بخوابد که ما میترسیم. مامانم قبول کرد. شب توی حیات خوابیده بودیم که داشت کم کم باران میامد ناچار رفتیم و جا ها را تو خونه پهن کردیم مادرش گفت مهران جون میتونی بچه ها را برداری و با خود ببری تو خونه؟ منم مجبور گفتم چشم.جا من را درست در فاصلهً نیم متری شکیبا پهن کرده بود.ساعت 2:30 بود که دیدم درست پهلویم خوابیده فکر کردم خواب میبینم ولی متوجه شدم که حقیقت بود. نگاهی کردم به سینه های قشنگ که مانند توپ بیکمینتن بود و اهسته اهسته شروع کردم به باز کردن دکمه های پیراهنی که تنش بود بعد اهسته شروع کردم به لیس زدن سینه های که ارزو داشتم یک بار لمس کنم من داشتم از حالت عادی به حالت حیوانی مبدل مشدم و رفتم پایین طرف کووووسش و شروع کردم به لیس زدن ولی چیزی که تا به حال در موردش فکر میکنم اینه که شاید من کووووسش را گاز گرفته باشم که یک بار بلند شد و یکی خواباند زیری گوشم که بی حس شدم. فردا زود بلند شدم و فرار کردم و شام دیر اومدم دیدم توی حیاط نشسته و داره خیره به من نگاه میکنه. من که خیلی ترسیده بودم رفتم تو اطاقم بعد از 5 دقیقه نگاه کردم که اومد تو.پرسید دیشب چه کار کردی؟ گفتم هیچی.اینکارو نکن راستشو بگو به کسی نمیگم.فهمیده بودم که دلش میخواد گفتم فقط داشتم سینه هاتو نگاه میکردم. دیگر کاری نکردی؟؟؟ گفتم نه.خوب امشب کارت دارم. هر دقیقه مانند سال میگذشت که رفتیم به خوابیدن که مامانش هم با ما خوابید نتونستیم کاری بکنیم که کیر صاحب مرده ما شانس نداره.بعد چند روز همه رفتن مهمونی و من به بهانه مریضی موندم خونه ولی اطلاعی نداشتم که شکیبا هم مونده خونه. خواب بودم که یک دست نازک و داغ را روی کیرم احساس کردم برگشتم که شکیبا.تو نرفتی با اونا؟؟؟ نه من موندم خونه واسه تو منی که کیرم داشت از سرعت شهوت به نافم اثابت میکرد بدون هیچ حرفی دیگری شروع کردم به لب گرفتن ای خیلی قشنگ لب میگرفت مثل کسی که از بیابون اومده و اب را دیده باشه. بعد لب اومدم پایین و گردنش را میخوردم که منو طرف کووووووس مهربان خود دعوت کرد. شروع کردم به لیس زدن چوچولوش که اه و نالش داشت اطاق را میپیچاند و من بیشتر و بیشتر دیونه میشدم خیلی واسش میک زدم و از من تقاضا کرد تا کیرم را بدم تو دهنش و من هم که عاشق همین کار بودم کیرم را به دسترسش قرار دادم تا از من بیشترین لذت را ببرد.خیلی قشنگ ساک میزد عین حرفهً ها بعد از ساک زدن خودم اومدم پایین تخت و او دور زد کمی اب دهنم را زدم به سوراخ کونش و گذاشتم کیرمو و شروع کردم به اهسته اهسته تلمبه زدن گفت مهران جون دردم گرفته و صداش اطاق را پیچیده بود اصلاً توجه نکردم و به کار خود ادامه میدادم تا موقع که او ارضا شد و من هم داشتم ارضا میشدم که برش گردوندم و همهش را تو دهنش ریختم و تمومیش را خورد و کنار هم چند لحظه خوابیدیم و از من تشکری کرد و خواست همیشه باهاش سکس کنم و من هم قبول کردم به شرط اینکه بعد از عروسیش با من سکس را ادامه بده.پایان

6 نظرات:

ناشناس گفت...

dastane bahali bod az in dastanay kam sen ham bezar harchi kamtar behtar :D

mostafa_shakirafan گفت...

mogheye khoondan chesham KHEIIILY dard migire age mishod audio story bezari aali mishe!!!!!

ناشناس گفت...

سلام خوب بود ..
فقط داستان سکس با مامان رو بيشتر بزاريد و خواهر و برادر..
دمت گرم امير جان

ناشناس گفت...

سلام خوب بود ..
فقط داستان سکس با مامان رو بيشتر بزاريد و خواهر و برادر..
دمت گرم امير جان

ناشناس گفت...

اقا امیر داداش خیلی باهالی از همه داستانهات خوشم میاد فقط ادامه داستان بابای خوبم رو برامون بزار اگه یه داستان هم که بابا اب کیرشو تو کس دخترش میریزه برامون بزار مرسی

ایرانی گفت...

درمقایسه با داستانهای ناب وتاپ این مجموعه داستان کاملی نبود .ماجرای جذابی انتخاب شده بود ولی کوتاهی داستان وعشقبازی معمولی از این جذابیت کاست با چند سطر ادامه پیدا کردن و کش دادن سکس این داستان می توانست از سطح متو سط به سطح خوب برسد ..ایرانی .

 

ابزار وبمستر